دندونی
دختر گلم همونطور که بهت قول داده بودم بعد خوب شدنت واست دندونی درست کنم الوعده وفا.
اول قرار بود روز شنبه 7 تیر دقیقاً یه روز قبل از ماه مبارک رمضان واست جشن بگیریم و همه رو دعوت کنیم ولی طبق معمول باباجون برنامه ریزیهامون رو به هم ریخت و گفت میره سردشت واسه همین هم تصمیم گرفتیم روز سه شنبه 10 تیر ( سوم ماه رمضان) واست دندونی درست کنیم و واسه افطار پخش کنیم. چون به من از شرکت مرخصی ندادن کل زحمت دندونی افتاد گردن مامان جون و چون باباجون هم سردشت بود خریدارو هم بابا جواد انجام داد.دستشون درد نکنه. بعد از اینکه باباجون زحمت پخش آشها رو کشید همگی رفتیم خونه ما و بعد افطار یه جشن کوچیک واست گرفتیم
اینم آشی که با عجله تزئین کردمو زیاد خوب نشد.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی