13 ماهگی نفس مامان

دختر گلم  ماهگیت مبارگ.

آویسا جونم 11 امینرو هم در آوردی.

دایره لغات معنا داره شما تا این لحظه این کلمات هستن: با  با، دَدَ ( بجای دَردَر) ، ماما، آپ( آب)

تپلی مامان دیگه تپلی نیستی و زیاد وزن نمیگیری وزن شما تو این ماه  10400 گرمه.

دختر مهربونم عاشق دالی بازی باشما و اون نگاه مهربونتم که باعث میشه هرچی ناراحتی و سختی هست رو فراموش کنم. قربونت بشم که هرچقدر بزرگتر میشی حضور یه همدمو کنارم بیشتر احساس میکنم.عاشقونه دوست دارم و خدا بخاطر اینکه شما رو بهم هدیه داد شکر میکنم.

وروجک مامانی دیگه نمیزاری تا شب نایی برام بمونه از وقتی از سرکار برمیگردم با شما سروکله میزنم تا موقع خواب آخرشم واسه اینکه شما بخوابی چراغ ها رو خاموش میکنم شما بعد یه ساعت خوابت ببره من باید کلامو هوا بندازم.

الانم که داری سعی میکنی خودت راه بری ولی سه قدم که میری میفتی و دوباره شروع میکنی به راه رفتن. وقتی من از شرکت برمیگردم وقتی در رو باز میکنم از خوشحالی بجای اینکه به طرف من بیای میری بغل عزیز جون.قربونت شم داری حسابی تو کارای خونه کمک میکنی من و عزیر به خاطر شما مجبوریم روزی یکبار آشپزخونه رو جارو بزنیم.

اینم عکسایی که تو این ماه ازت گرفتم