تولد یک سالگی زنبور کوچولو
عزیزم ! یک بهار ، یک تابستان ، یک پاییز و یک زمستان را دیدی ! از این پس همه چیز دنیا تکراریست بجز حس دوست داشتن ...
دختر گلم ،دوست داشتنی ترین دارائی زندگیم ، تولد یکسالگی ات مبارک و هدیه من به تو یک دنیا عشق و دوست داشتن.
وروجکم دوست داشتم روز تولد یک سالگیت یه روز به یادموندنی باشه واسه همین همه تلاشمو کردم که بتونم اونجوری که دوست داشتم واست جشن بگیرم اما چون سرکار میرم مجبور شدم از دوماه زودتر تدارکات رو شروع کنم و باید تو اینجا از همه دوستانی که منو کمک کردن تشکر کنم.واسه تولد یک سالگی تم زنبور رو در نظر گرفتم و اینم کارت تولد یکسالگیت
اینم زنبور کوچولوی ما در حال پذیرایی از مهموناش
اینا هم مهمونای ویژه آویسا جون به ترتیب از سمت چپ ساراجون، صدرا جون، سوگل جون
و این کوچولویی هم که سمت راست کوچکترین نوه در خانواده بابایی آذین کوچولو
اینم من و بابایی به همراه فرشته کوچولومون
اینم کیک زنبوری
و اینها هم تزئینات خونه و میز شام
عزیز دل مامان هر روز که بزرگتر میشی با کارهای جدیدی که یاد میگیری ما رو بیشتر شگفت زده می کنی.
عادت کردی دایی مسعود واست شعر ترکی بخونه وقتی قطع می کنه شما دست میزنی یعنی بازم بخون.بیشتر هم دوست داری دایی مسعود بخونه یه بار که دایی مهدی واست ترانه خوند گریه کردی.
دختر گلم داره یاد میگیره خودش با قاشق غذا بخوره ولی با چه وضعی الله اعلم
دختر گلم 5 روز مونده به تولد یکسالگیش نهین دندونش رو هم در آورد ( دندون آسیای بالا سمت راست)
آویسا جونم شما از جاروبرقی خیلی خوشت میاد و هر وقت من شروع میکنم به خونه میای میچسبی بهش و صداش رو در میاری.
وروجک مامان شما یاد گرفتی وقتی بهت میگیم واستا واستا خودت بلند میشی و 10 ثانیه رو پاهات وامیستی
شما تازه یاد گرفتی 2 تا پله پذیرایی به اتاق خوابها رو پائین بیای البته چون هنوز مسلط نیستی من خیلی حواسم هست.
دختری عاشق دور دوره واسه همین هر روز عصر باید یه بار بره.
عسلکم شبا با خوابوندنت مشکل دارم باید اینقدر باهات کشتی بگیرم تا خسته بشی وبخوابی
اینم قیافه دختر نازم وقتی کاری انجام میده که خطناکه و من بهش میگم آویسا آویسا جونم نکن