آویسا جونمآویسا جونم، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 21 روز سن داره

آویسا دختر ناز مامان

نوروز 94

1394/1/8 10:57
نویسنده : مینا
336 بازدید
اشتراک گذاری

باز هفت سين سرور             ماهي و تنگ بلور              سکه و سبزه و آب           نرگس و جام شراب
باز هم شادي عيد                  آرزوهاي سپيد                   باز ليلاي بهار                 باز مجنوني بيد
باز هم رنگين کمان              باز باران بهار                    باز گل مست غرور         باز بلبل نغمه خوان
باز رقص دود عود              باز اسفند و گلاب                باز آن سوداي ناب           کور باد چشم حسود
باز تکرار دعا                    يا مقلب القلوب                    يا مدبر النهار                  حال ما گردان تو خوب
راه ما گردان تو راست       باز نوروز سعيد                  باز هم سال جديد                       بازهم لاله عشق                                                        خنده و بيم و اميد

دختر گلم ، بهار زندگیم عیدت مبارک.

مامان جون.امسال عید حسابی بهمون خوش گذشت. یه مسافرت خوب به شهرهای خوب با همسفرای خوب.

امسال دایی محسن از 25 اسفند باید میرفت اصفهان ماموریت و اونجا بهش سوئیت داده بودن واسه همین پیشنهاد کرد هرکی دوست داره واسه 25 ام تا 29 اسفند باهاش به اصفهان بره. آقاجون و عزیز جون و دایی مسعود با دایی محسن روز 25 اسفند رفتن و ما 27 ام رفتیم پیششون.

دو ساعت مونده بود به اصفهان برسیم چون شب بود و بابایی حسابی خوابش میومد کنار یه مجتمع نگه داشت که کمی بخوابه و من و شما رفتیم داخل مجتمع و چه کار خوبی کردیم با این که اتفاقی تو این مجتمع توقف کرده بود جای خیلی خوبی بود و داخل رستوران وسایل بازی کودک بود و این مدتی که باباجون خواب بود شما حسابی با وسایلها مشغول شدی.

       

      دختر گلم تو راه حسابی هوای منو داشتی و از 8 ساعتی که تو راه بودیم 5 ساعتشو تو خواب بودی اون شب چون بیشتر روز رو تو مسیر بودیم وقتی رسیدیم حسابی خسته بودیم و بعد از خوردن شام بلافاصله خوابیدیم تا از فرداش بریم بیرون. منو بابایی قبلا 3 بار باهم اصفهان رفته بودیم و تقریباً همه جاهای دیدنی اصفهان رو رفته بودیم. عزیز جونینا هم که دو روز زودتر ار مار فته بودن خیلی از جاها رو رفته بودن و پارک پرندگان رو نگه داشته بودن تا باهم بریم تو پارک پرندگان به شما حسابی خو ش گذشت اونجا مثل طوطی هر پرنده ای که صدا می کرد تو هم سعی میکردی همون صدا رو در بیاریخندونکخندونکخندونکخندونک

   

بعد از پارک هم رفتیم سوار تله سیژ شدیم راستش من تردید داشتم که شما رو هم با خودمون ببریم یا نه که بابایی گفت شمارو خودش نگه میداره واسه همین همگی سوار شدیم فقط آقاجون نیومد. خیلی تجربه خوبی بود خیلی دوس داشتم شما هم با همه بای بای میکری.

روزایی که تو اصفهان بودیم خیلی خوش گذشت از اونجا ما رفتیم یزد و بقیه برگشتن زنجان خیلی دوست داشتیم که اونا هم با ما بیان ولی دایی جون محسن به خاطر زن دایی پونه که تو زنجان بود باید برمی گشت و بقیه هم بخاطر اینکه دایی جون تو مسیر تنها نباشه باهاش برگشتن. تو راه یزد شهرای عقدا و اردکان رو گشتیمو و تموم جاهای دیدنیشو رفتیم وقتی رسیدیم یزد یه سوئیت اجاره کردیم و از فرداش شروع کردیم به گشتن آی که چه حالی میداد هوا خیلی خوب بود و نیازی  به پوشیدن پالتو و بارونی نبود. تو یزدم همه خونه ها تاریخی و باغ دولت آباد و آتشکده و میدون امیرچخماق و ... بازدید کردیم. چون بابایی باید از 5 ام میرفت سرکار ما عصر 3 ام فروردین از یزد حرکت کردیم تو مسیر برگشت جاهای دیدنی شهر میبد رو هم رفتیم و شب رو تو شهر نائین موندیم.فرداش تو مسیر رفتیم کاشان خواستیم یه دو ساعتی واسه ناهار و گشتن جاهای دیدنی اونجا بمونیم که گرفتار یه تور مزخرف شدیم که خیلی خستمون کرد. راستشو بخوای از اون جاهایی که با این تو رفتیم 3 تا جاش بیشتر به درد نمی خورد که اونم خونه عباسیه و خونه طباطبائیها و مسجد و مدرسه آقا بزرگ بود که دیدن اینا شاید یه ساعت بیشتر زمان نمی خواست ولی لیدر تور سه ساعت ما رو توکوچه پس کوچه های کاشان گردوند و این باعث شد شما حسابی خسته و کلافه بشی. بعد از خوردن ناهار یه عید دیدنی هم خونه دوست بابایی تو کاشان رفتیم و بعدش راه افتادیم. حول و حوش ساعت 11 شب بود که رسیدیم ولی طفلک بابایی حسابی خسته شده بود. دختر نازم شما تو کل این مسافرت فوق العاده بودی و این باعث شد خوشی ما دوچندان بشه راستش من بیشتر از این لذت می بردم که میدیدم شما خوشحالی و داری لذت میبری. تو این سال جدید واسه شما که نفس مامان هستی از خدا بهترین ها رو می خوام. امیدوارم همیشه دلت شاد و لبت خندون باشه.

      

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان آرتین
10 فروردین 94 15:54
خواهر گلم وآویسای عزیز سال نو مبارک ایشالا سال خوبی رو خدا براتون رقم زده باشه از دور میبوسمتون
مینا
پاسخ
سال نو شما هم مبارک.انشالا شما هم سالهای سال در کنار با شادی زندگی کنید.