آویسا جونمآویسا جونم، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 21 روز سن داره

آویسا دختر ناز مامان

20 ماهگی آویسا جونی

1394/5/6 12:38
نویسنده : مینا
433 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم دختر یکی یدونه مامان ماهگیت مبارک.بهترین ها رو برات آرزو دارم

خدای مهربان من ! تو از عمق تمنای من ! تو از عمق نیاز من

آگاهی !... 

ای بی کران مهربان...

 عاجزانه و ملتمسانه از تو میخواهم همراه کودکم باشی... در لحظه

لحظه زندگی اش بهترین

 ها را به او هدیه کنی

تو را سپاس برای تمامی مهربانی ها و نعمتهایت ! تو را سپاس برای

همه ی عشق و محبتت

ای نازنین یگانه.

بی نهایت سپاس خدای من !

من ..................! چشم براه لحظه ای هستم که تو را مثل همیشه

سپاسی ژرف بگویم و

بیش از پیش ایمان بیاورم که تنها دستان پر قدرت توست که هدایت

میکند زندگی مرا ! منی که

 تنها امیدم همیشه مهربانی تو بوده !

تو ماهی که گذشت خیلی سرمون شلوغ بود آخه هم تازه اسباب کشی کرده بودیم و همین که عروسی دایی جون محسن بود واسه همین زیاد نتونستیم با هم پارک بریم ولی بهت قول میدم این دو ماه باقی مونده از تابستون رو حسابی با هم خوش بگذرونیم. نازنین مامان با تو و درکنار تو بودن لذتی داره که با هیچ چی عوضش نمیکنم مخصوصاً حالا که میتونی حرف بزنی و هرچی که دلت میخواد بگی.الان دیگه وقتی من واست شعر میخونم یا تلوزیون آهنگ پخش میکنه تو هم سعی میکنی شعر رو بخونی

دختر گلم تو عروسی دایی جون حسابی مایه گذاشتی و چسبیدی به من نذاشتی من به کارام برسم و حسابی هم بهونه گرفتی واسه این تو عروسی نشد از عکس بندازم ولی شانس آوردم قبلش رفتیم آتلیه حالا بگذریم اونجا هم نه خودت عکس درست و حسابی انداختی نه گذاشتی من و بابایی با هم عکس بگیریم ولی اگه عکسارو از آتلیه گرفتم حتماً تو وبلاگت میزارم. حالا چند تا عکس که تو 20 ماهگی ازت گرفتم برات میزارم

 

این عکس با لباسایی که قرار شده بود شب عروسی دایی جون بپوشی

 

این هم یه عکس تو استخر بادی تو حموم خونه

 

 

 

پسندها (1)

نظرات (1)

فاطمه
14 شهریور 94 12:03
آب بازي خوش مي گذره
مینا
پاسخ